سفارش تبلیغ
صبا ویژن
« گفتارها سپرده نزد نگهدار است » و « نهفته‏ها آشکار » ، و « هر نفس بدانچه کرده گرفتار » . و مردم ناقص عقل و بیمار ، جز آن را که خداست نگهدار . پرسنده‏شان مردم آزار و پاسخ دهنده‏شان به تکلف در گفتار . آن که رایى بهتر داند ، بود که خشنودى یا خشمى وى را بگرداند ، و آن که از همه استوارتر است از نیم نگاهى بیازارد یا کلمه‏اى وى را دگرگون دارد » . [نهج البلاغه]   بازدید امروز: 0  بازدید دیروز: 5   کل بازدیدها: 15231
 
آتیش پاره ها
 
خداحافظ
نویسنده: پگاه شبنم فاطمه(یکشنبه 87/3/26 ساعت 1:15 عصر)

به نام بی نیاز بنده نواز

 

چه ساده با گریستن خویش متولد میشویم وچه ساده با گریستن دیگران از میان میرویم و در این میان معمایی می سازیم به نام زندگی ......تقدیم به همه کسانی که بودشان تنها دلیل ماندمان است.
گویند سلام طلایی ترین کلید برای ورود به تالارآشناییهاست پس صمیمی ترین سلام تقدیم تو باد.

خیلی سخته دل کندن،دل کندن از همه چی مخصوصا از دنیا .امروز تجربه اش کردیم چون از دوستامون که دنیای مابودن دل کندیم. مجبور بودیم،چه سخت غزل خداحافظی رو خوندیم، درپس اشک ها ولبخندها .آنهایی که اشک بر چشم داشتند قابل تحمل تر بودند تا کسانی که لبخند برلب داشتند چون آنها چیزی در دل نمی گذارندولی آنها که لبخند برلب دارند همه را در دل ریخته اند .

داریم مروری بر امسال می کنیم با دلی ناراحت وپراندوه از مدرسه قبلی پای درمدرسه ای جدید گذاشتیم

ناامید از اینکه تنهاییم وخودمون هستیم وخودمون وباز هم خودمون اما چه ساده قلب هایمان به یک دیگر پیوندی خوردند که هیچ متخصص قلب و عروقی نمی تونست چنین قلبهایی رو به پیوند بزنه

چون جنس پیوند ما از عشق وصفا صمیمیت بود.

انگار همین دیروز بود با قلبی پرآشوب پا دراین مدرسه گذاشتیم ازپس حرف ها اضظراب هاوهزاران چیزدیگر، چه زود وابسته به هم شدیم والان ندیدن همدیگه فقط برای سه چار ماه ترسناک ترین کاووسه برامون.

چه قدر زود گذشت داریم نفرین میکنیم خودمون رو چرا بیشتر تراز این قدرشو ندونستیم چراااااااااااااااااااااا؟؟؟؟چرا یی به وسعت آسمان ها اما دور نیست ماهمدیگه رو میبینیم اما چه کنیم، دل ما آنقدر احساساتیه  که امسال حتی با معلمها هم انس گرفته حتی به یادآوردن خاطراتشون هم دلتنگی رو داره غبطه میخوریم چرا درست تقدیرنکردیم  البته بعضی هاشون

معلم نبودن دوست بودن وبه عنوان دوست بهشون نگاه می کردیم وبا هاشون حرف میزدیم وامروز فقط به امید دیداری دوباره خداحافظی کردیم .........................فقط به امید دیداری دیگرررررر..

 

&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&&

 

جمعه شب هست.

سکوت جمعه نعره میزنه,داره تقلا میکنه.محکم آسمون رو محکم بغل کرده و هیچ جوری حاضر نیست 

جاش رو به شنبه  بده, شنبه زاییده شد.یک روز دیگر,یک آفتاب دیگر و زندگی از سر گرفته میشه.

"آنچه بو ده است همان است که خواهد بود و آن چه شده است

همان است که خواهد شد آفتاب هیچ چیز تازه ای نیست."
حدود ساعت 10 همه چیز تموم شده .آخرین امتحان رو هم دادیم,توی حیاط قدم میزنیم و خوشحالیم.انگار

یکی داره زنگ میزنه:
"
دینگ.....دینگ....."
زنگ پایان امتحانات!

خسته نباشید!بالاخره تموم شد

برای هممون ناراحت کننده است اما به نظرمون یه نوع خوش آمدگویی است به مرحله جدید از زندگیتون خوش آمدیدزندگی مرحله به مرحله پیش میره گاهی پیشرفت. گاهی در جا

و حتی هم گاهی پس رفت اما اهمیتی نداره,برای ما کافیه که آغاز و پایان هرچیز  

زندگیمون رو و بشناسیم تا عقب نمونیم قدر شو خوب بدونیم
دنیای قشنگ ووسیعی داریم،اما خیلی قشنگ ترازآنچه فکرکنیم.گاهی با هم صلح بودیم گاهی درنبرد تنگاتنگ شمشیرها گاهی پشت سرهم بودیم گاهی قهر گاهی هم توآشتی.هرچه بود شیرین بود وپرخاطره........

پرکاری پیش رو داریم,همه با هم کمک میکنیم,دست همدیگه رو میگیریم و همه با هم،نمیذاریم سال

کسی از بین ما جا بمونه و ته جاده به آرامی قدم بزنه. یک دو ماراتون می مونه.42 کیلومتر؟نه خیلی بیشتره اما نمیترسیم ،نمی افتیم ،نمی بازیم.مطمئن هستیم ههمون آینده خوبی داریم افق دیدمون انتها نداره وبه دیواری محدود نمیشه همه با هم میدویم ترسی نداریم چون همه چیز فقط مرحله کوچکی از زندگیست حتی ازدوران دبیرستان وبعداز اون هم واهمه ای نداریم چون میدونیم هرچی رو که فاصله ویرانش کنه شایسته ویرانی بوده وآنچه بماند شایسته ی ماندگاری.

وداع با تمام آنچه دوست داریم وبا آن انس گرفته ایم ثانیه ها می گذرند وداع نزدیک می شود ولی نیک میدانیم که وداع تجربه ی بیهوده ایست برای محبتهای واقعی.چون ما دوستیمان رو پاس میداریم  و

آنچه فدا کردنیست فدا میکنیم اماسطرها مجال گفتن نمیدهند درنهایت سه چیزرا از اعماقی ترین عمق قلب های کوچکمان می خواهیم خوشبختی ،سلامتی،موفقیت.

آخه کی میاد اینقد چرت وپرت واسه خداحافظی می نویسه که ما.... اینا همه بهونه ست .بهونه واسه دلتنگی یه دلتنگی که زودتر از اونچه فکرشو می کنی به سراغت میاد .هممون دلتنگ خاطراتمون میشیم  خیلی زود. نوشتن هرکلمه بهونه ایه  واسه ی حداقل به اندازه ی یه کلمه دیرتر جدا شدن دیرتر خداحاقظی کردن 

اما دیگر خداحافظ



نظرات دیگران ( )


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
آخرین آپ برای همیشه یا تا اطلاع ثانوی
انیشتین
یه تبریک خشک وخالی
بی عنوان
[عناوین آرشیوشده]

|  RSS  |
| خانه |
| شناسنامه |
| پست الکترونیک |
| مدیریت وبلاگ من |

|| مطالب بایگانی شده ||
حرفای خودمونی
طنز
علمی

|| اشتراک در خبرنامه ||
  || درباره من ||
آتیش پاره ها
پگاه شبنم فاطمه

|| لوگوی وبلاگ من ||
آتیش پاره ها

|| اوقات شرعی ||


|| آهنگ وبلاگ من ||